جدول جو
جدول جو

معنی علی الاتفاق - جستجوی لغت در جدول جو

علی الاتفاق
(خوَرْ / خُرْ دَ)
اتفاقاً. تصادفاً. بطور اتفاقی. اتفاق را. از اتفاق. برحسب تصادف، متفقاً. متحداً
لغت نامه دهخدا
علی الاتفاق
رویدادی پیشامدی اتفاقا تصادفا
تصویری از علی الاتفاق
تصویر علی الاتفاق
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از علی الاتصال
تصویر علی الاتصال
پیوسته، دمادم، همیشه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از علی الاطلاق
تصویر علی الاطلاق
مطلقاً، عموماً، بدون قید، بی شرط
فرهنگ فارسی عمید
(کَ کَ دَ)
عموماً. بنحوی که شامل همه گردد. (ناظم الاطباء). بی قید. بی شرط.
- حکیم علی الاطلاق، خدای تعالی.
- سلطان علی الاطلاق،خدای تعالی.
- قادر علی الاطلاق، خدای تعالی
لغت نامه دهخدا
(کَ دَ)
همیشه. دائم. پیوسته. همواره. بدون انقطاع. (ناظم الاطباء). یک بند. یک ریز. دمادم. دمبدم. پیاپی. پی درپی
لغت نامه دهخدا
آزادانه آسوده، به گونه همادی عموما: عامه مردم پندارند که شعر متکلف علی الاطلاق آن باشد، بدن قید بی شرط. یا حکیم علی الاطلاق. خدای تعالی. یا سلطان علی الاطلاق. خدای تعالی. یا قادر علی الاطلاق. توانا برهرکار خدای تعالی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از علی الاتصال
تصویر علی الاتصال
پیاپی دمادم پیوسته دمادم هموراه همیشه
فرهنگ لغت هوشیار
پی درپی، پیوسته، علی الدوام، مدام، مستمراً، هماره، همواره، همیشه
فرهنگ واژه مترادف متضاد